RiseOfSaSaj

فصل دوم : کار و کاریابی...

RiseOfSaSaj

فصل دوم : کار و کاریابی...

خدایا خودت میدونی چی میخوام...
نمیام هِی الکی همشو برات بازنویسی کنم.بیکار هم نیستم.خودت میدونی این روزها چقدر گرفتارم.حتی یه مدته فرصت نکردم به آرزوهام فکر کنم...
آرزوهام تغییری نکرده ، همون قبلیان...همونا که هیچ وقت نشد.همونا که داره از یادم میره...
خدایا ، بعضی وقتا حس می کنم میتونی ولی کاری نمی کنی...ببخش رُک حرف میزنم.من اصولا آدم رُکی نیستم.اما امشب فرق میکنه.امشب شب آرزوهاست ، پس لطفا لَج نکن باهام.انصاف نیست...
سال ۹۸ نزدیکه...همون دم تحویل سال بیشتر باهات صحبت میکنم.فعلا راحت باش ، مزاحمت نمیشم.شب بخیر...

  • Sa Saj

به مدت نیستم.متأسفانه کاری برام پیش اومده و احتمالا چند ماهی نتونم پست بذارم.به هر حال زندگیه دیگه،هزار جور میچرخه.واسه ما این دفعه بد چرخید.امیدوارم یه کم زودتر بچرخه و این مشکلم حل بشه.

فعلا بچه ها...برام دعا کنید...

  • Sa Saj

امروز خیلی حال و حوصله درس خوندن نداشتم.زورمو زدم ولی کلا با خودم حال نکردم.یه سری فایل صوتی انگیزشی پیدا کردم که امیدوارم در روزهای آتی کمکم کنه.

شیراز خیلی سرد شده اصلا نمیشه شب رفت بیرون!

سرم یه خورده درد میکنه.فکر کنم باد سرد خورده به کله مبارک!!!

امروز به خودم نمره ۵۵ از ۱۰۰ رو میدم.فردا باید خیلی بهتر باشم...

شب بخیر...

  • Sa Saj

همون طور که گفته بودم باید ۳۰ روز به یه برنامه روزانه عمل کنم.به عنوان شروع امروز خیلی خوب بودم.شاید اگه قبلا در کل عمرم ، ۶ ماه رو دقیقا همینجوری بودم ، الان اینقدر محتاج کار و پول نبودم.

به هر حال فرصت ها سوختن و من با بی توجهی از دستشون دادم.اما مطمئنم باز هم از این فرصت ها نصیبم خواهد شد.مهم اینه که با کمال آمادگی به سراغشون برم.

بازی تاتنهام و آرسنال رو هم از دست دادم.الان خلاصش رو دیدم ، عجب بازی ای بوده!

پتروشیمی سبلان هم که یه مدت پیش آزمون داده بودم ،  امروز نتیجش اومد و با توجه به اینکه صبح تا شب سر کار بودم و فرصتی برای مطالعه نداشتم مطمئن بودم قبول نمیشم.

به هر حال پتروشیمی خودمون یه روز استخدامی خواهد زد و من باید برای اون روز کاملا آماده باشم.البته احتمالا استخدامی های زودتری هم خواهد بود که اگه بتونم واسه اونا هم آماده بشم که دیگه حرف نداره!

در کل امروز خیلی از خودم راضیم و از ۱۰۰ به خودم نمره ۹۰ رو میدم.

هنوز هم وقت دارم و میتونم تا آخر شب دو سه ساعتی مطالعه کنم...

  • Sa Saj

ابن چند روزی که از عسلویه برگشتم شیراز کلا داشتم تفریح میکردم.دیگه این قدر گشتم شیراز رو که جونی برام نمونده.همین الان هم تازه از طرفای معالی آباد اومدم خونه...

اما بین تفریحاتم برای خودم یه برنامه خیلی خوب ، کامل و عملی تدوین کردم که البته عمل بهش سخت ولی شدنیه.تاریخ اعنبارش هم ۳۰ روز هست ، چون بعدش احتمالا برمیگردم عسلویه برای ادامه پروژه.زمان برگشتنم ، به شرکت مربوط میشه و دست من نیست.

قبل از این که این مرخصی اجباری بهم بخوره همش با خودم میگفتم کاش یه فرصت پیش میومد که برم مطالعه کنم و هم توی شغلم کمی حرفه ای تر باشم ، هم اگه آزمونی برگزار شد یه آمادگی نسبی داشته باشم و هم اگه مصاحبه ای چیزی پیش اومد این قدر حرفه ای و عمیق مطالب رو بلد باشم که هیچ شکی به خودم نداشته باشم.

 شنبه یعنی ۱۱ اسفند تا ۱۲ فروردین به برنامم عمل میکنم.بعدا برنامم رو بیشتر شرح میدم.فعلا سیکرته ...

شب بخیر...

  • Sa Saj

امروز ظهر در حالی که شدیدا درگیر کار کردن بودم و داشتم پرونده ها رو زیر و رو میکردم و مشکلات  پروژه رو استخراج میکردم ، از رئیس شنیدم که باید پروژه رو ترک کنم و به مرخصی بدون حقوق اجباری برم.علت هم اینه پروژه تا قرارداد قبل از عید تقریبا تموم هس و قرارداد جدید اوایل سال آینده شروع میشه.کار مفیدم حدود ۴۰ روز بود که البته هنوز حقوقم رو ندادن ولی قراره چند روز دیگه بریزن به حسابم.البته مرخصیم رو شش روزه صادر کردن ولی گفتن قبل از اومدن زنگ بزن و منظورشون این بود که دیگه تا آغاز سال دیگه کم کم داریم تعدیل نیرو میکنیم. البته شرکت ما برای سال ۹۸ قرارداد جدید بسته و احتمالا اواسط یا اواخر فروردین دوباره کار شروع میشه.

اما من خیلی خوشحالم که این اتفاق افتاد.اول اینکه خیلی نیاز به استراحت دارم.دوم اینکه این مدت یه فرصت مطالعاتی فوق العادس که میتونم ازش نهایت بهره رو ببرم.سوم اینکه میتونم واسه آزمون های استخدامی و آزمون کارشناسی ارشد به خوبی مطالعه کنم.

فردا واسه خودم  یه دل سییییییر میخوابم و بعدش هم یه برنامه ریزی درست و حسابی انجام میدم و ایشالله از پس فردا شروع میکنم...

  • Sa Saj

سال ۹۷ داره تموم میشه.خیلی ابهامات توی ذهنم نقش بسته.خیلی راه ها هست که وقتی می خوام طی کنم ، دست و پام میلرزه و میترسم.شاید هم نمیترسم و فقط تنبلی میکنم.گاهی اینقدر به ته مسیر نگاه میکنم که پیمودن مسیر یادم میره.

بهتره باز هم برای خودم یه چیزایی رو مرور کنم.علم و تجربه توی پروژه و کار در واقع همون قدرت هست.تو هر چی بیشتر بدونی ، قدرت بیشتری داری.

پس برنامت که شامل پنج بخش اصلی میشد رو هر چه زودتر ادامه بده:

۱- دروس مهندسی مکانیک ، کارشناسی ارشد و استخدامی

۲- دروس پایپینگ ، جوش و QC

۳- تجهیزات فرآیندی

۴- زبان انگلیسی

۵- ریاضیات

میدونم اینا رو قبلا گفتم ولی راستش تا الان هم درست عملیشون نکردم.ایشالله سعی میکنم از فردا یعنی ۴ اسفند دیگه تنبلی نکنم...

امروز رئیس واحدمون و یکی از بچه های واحد خیلی در مورد مهاجرت به خارج از کشور صحبت کردند و راستش منو خیلی به فکر فرو بردند...


  • Sa Saj

چند دقیقه دیگه میرسم خوابگاه.توی مرخصیم خیلی تفریح کردم.عموم و زن عموم و دخترشون سارینا اومده بودن ایران و من با ماشین کلی گردوندمشون.همه فامیل رو خدا رو شکر توی این مرخصی دیدم.

اما این دو روز آخر کلی اتفاقای بد کوچولو کوچولو برام افتاد که روحیم رو خیلی خراب کرد.امیدوارم زودتر روحیه بگیرم و اتفاقای بهتری برام رقم بخوره چون واقعا الان احساس بدی دارم.

بهتره کمی تندتر راه برم که زودتر برسم خوابگاه...فعلا...

  • Sa Saj
با همکارم آقا جواد نشستیم توی اتوبوس و راهی شیراز شدیم.جواد یه پسر سبزه ، شوخ ، باحال با سبیل های خوشگل هست که نصف سهام شرکت مال داداششه.امروز بلیط اتوبوس هر دوتامون رو اون گرفته بود ولی ، ظهر قبل از خارج شدنمون از شرکت سر موضوعات مسخره پروژه و عجول بازی های کارفرما با یکی از رئسا بحثش شد و گفت من مرخصی نمیرم.خلاصه اعصاب هممون خورد شد و من سوار اتوبوس بودم که جواد زنگ زد گفت اتوبوس رو فلان جا نگهدار من خودمو میرسونم.الان با اون سبیلای خوشگلش کنارم نشسته و داریم با هم برمیگردیم.
جواد متخصص سندبلات و سندفیل هست ولی کارایی مثل رپینگ رو هم انجام میده...
در کل پسر خوب و پایه ای هست...راضیم ازش...
  • Sa Saj
تقریبا یه ۲۰ روزی میشه که سر کارم.فعلا از مرخصی خبری نیس ولی من باید صحبت کنم همین روزها یه چند روزی برم شیراز.اینجا زیاد مرخصی ها برنامه نداره.اشکال نداره ، یه جوری باهاش کنار میام.
تا الان با کلیات کارم آشنا شدم.حالا وقتشه وارد جزییات بشم.

ورزش :
صبح ها ساعت ۵ باید بیدار شم و ورزش کنم.

مطالعه :
زبان انگلیسی
تجهیزات فرآیندی
ریاضیات
دروس مهندسی مکانیک(استخدامی و ارشد)
مباحث QC و بازرسی و پایپینگ

هر درسی عشقم کشید توی هر روزی که دلم خواست میخونم ولی سعی میکنم هر روز واسه هر درس یه تایمی رو اختصاص بدم.
البته فعلا دلم میخواد یه سه چهار روزی برم مرخصی و اگه جور شد که برم ایشالله وقتی اومدم طبق برنامه شروع میکنم.
  • Sa Saj