RiseOfSaSaj

فصل دوم : کار و کاریابی...

RiseOfSaSaj

فصل دوم : کار و کاریابی...

بهترین بهانه شروع بهترین ها ، شروع سال نو هست.یک یک بیست بیست

پس میرم سر بهترین ها

  • Sa Saj

یعنی میشه یه روز با خیال راحت بخوابم ، با خیال راحت برم سر کار و با خیال راحت زندگیمو بکنم؟

میشه با خیال راحت گیتار بزنم ، با خیال راحت مسافرت برم ، با خیال راحت به مامان و بابام بگم دوستت دارم ، با خیال راحت چاییم رو بخورم و با آرامش به پیشرفتم ادامه بدم؟!

یا تا آخرش باید همینجوری بدوم؟!!!!!

امروز یکی از دوستام زنگ زد و متوجه شدم چند تا از هم کلاسی های قدیمیم یه شرکت خیلی خیلی خوب توی عسلویه مشغول به کار شدن و تونستن توی آزمون های استخدامی سربلند بیرون بیان.واقعا خوشحال شدم و واقعا حقشون هم بود ، بنده خداها خیلی خیلی زحمت کشیدن ولی راستش دلم به حال خودم سوخت که یکی دو سال هست که از اونا زودتر اومدم عسلویه ولی الان تقریبا هیچ آینده شغلی ندارم.گر چه من همیشه آرزوم این بوده که مجبور نباشم عسلویه کار کنم ولی خوب واقعا در حال حاضر داشتن یه کار رسمی معتبر حتی توی همین خراب شده نهایت آرزوی قلبیم هست.

یعنی واسه منم یه روز خوب میرسه؟!

نیروگاه اتمی بوشهر ، منتظر نتایج مصاحبه هستم.داری چی کار میکنی؟دق مرگمون کردی!!!

نیروگاه قشم ، برنامت واسه مصاحبه و بقیه مراحل چیه؟چرا همه رو توی کف گذاشتی؟یعنی میشه مصاحبه قشم رو عالی بگذرونم و دیگه خیالم راحت بشه؟

خدایا یکی از همین دو تا رو برام ردیف کن.واقعا خسته ام ، واقعا....

  • Sa Saj

خدا رو شکر نیروگاه قشم هم دعوت به مصاحبه شدم.حالا باید واسه مصاحبه نیروگاه تولید برق قشم و همچنین مصاحبه عقیدتی نیروگاه اتمی آماده بشم.خدا کنه یکیش اوکِی بشه و من هم زندگیم یه نظمی بگیره.خدایی خیلی تلاش کردم و خیلی از مشکلات رو تحمل کردم ، سربازی ، کارگری و ...! خودم که دلم با قشم هست ولی نیروگاه اتمی بوشهر هم خیلی جای خوبی هست.

البته فرصت های زیادی هم توی زندگیم واقعا کم گذاشتم و پشیمونم.به هر حال ، پیش به سوی مصاحبه قشم...

  • Sa Saj

چی قشنگ تر از یه پنجره بزرگ توی اتاقت و بارش بی وقفه ی باران؟

  • Sa Saj

خوب این روزها منتظر دو واقعه مهم هستم.یکی نیروگاه اتمی که باید طی یکی دو ماه آینده کسانی که در مرحله کتبی و مرحله روانشناسی قبول شدن رو برای مصاحبه عقیدتی دعوت کنه.من هم منتظر تماس و دعوتشون هستم ...

نیروگاه سیکل ترکیبی قشم هم که دو سه روز پیش آزمون دادم و حدود ۱۲ روز دیگه نتیجه کتبیش میاد و نفرات برتر رو دعوت به مصاحبه می کنند که در مورد این قضیه هم خیلی بدبین نیستم و امکانش هست که جز نفرات قبول شده کتبی باشم.

اما یه نکته مهم.وقتی سر کار بودم آرزو داشتم که پروژه یه مدت بخوابه و هم استراحت کنم و هم کلللللی مطالعه و تحقیق کنم.این قدر کار دارم که نمیدونم از کجا شروع کنم.ممکنه پروژه تا یک ماه دیگه حتی ، شروع نشه ، پس باید با نهایت انرژی از این روزها استفاده کنم.

  • Sa Saj

احساس خیلی خوبی به شهر بندرعباس دارم.یه خورده گدا زیاد داره ولی در کل محیطش رو دوست دارم.مردم خوبی هم داره و رفتارشون با مهاجرین بدک نیست.دریاش هم خیلی قشنگه.دانشگاه آزادش هم که امروز رفتیم آزمون استخدامی دادیم قشنگ بود و بافت جالب بندری داشت.یه جورایی شهر زنده و پویایی هست.بدترین جای دنیا هم به نظر من عسلویه هست.هوای کثیف ، محیط زیست نابود ، مردم نه چندان خوب ، امکانات صفر و ...!

کاش میشد همین قشم برام اوکی میشد و یه خورده از این هیایو و همهمه افراد فاصله میگرفتم.خیییلی دوست دارم منطقه آزاد زندگی و کار کنم.اونم توی قشم ، بزرگترین جزیره ایران.البته تا حالا نرفتم قشم ولی با توجه به عکس هایی که دیدم باید جای قشنگی باشه.از همین الان تبریک به اون ۸ نفر مهندس مکانیکی که قبول میشن.با اینکه خیلی بعید میدونم ولی آیا ممکنه منم یکی از این ۸ نفر باشم؟!!!!

البته فکر میکنم سه برابر ظرفیت به مصاحبه دعوت میشن یعنی ۲۴ نفر.سابقه شرکت نشون میده نتایج رو زیر یک ماه میزنن.میسپارمش به خودش...

از ظهر بعد از امتحان تا الان توی ترمینال بندرم.کلی خوابیدم ، کلی فیلم دیدم و کلی با گوشیم ور رفتم که زود بگذره و خدا رو شکر بد هم نگذشت.یک ساعت دیگه حرکت به سمت شیراز با رویال سفر بندرعباس...

الان بابام زنگ زد.ظاهرا خانم همسایه ماشینش خورده به جایی و کردنش تو پاچه من!!!!برم فردا دهنشون رو صاف کنم.همش زیر سر اون آدم پررویی هست که میاد آپارتمانمون رو تمیز میکنه.مطمئنم کار خودشه.

  • Sa Saj

یکی دو ساعت دیگه حرکت میکنم به سمت بندر.با اتوبوس میرم مثل دفعه قبل.نمیدونم چرا هر وقت باید یه کار مهم انجام بدم سردرد میگیرم.یه حسی بین سردرد و دندون درد هست!!!

اگه خدا کمک کنه و بندر خوش بگذره خیلی ممنونش میشم.اگه هم معجزه کنه و امتحان رو قبول شم که دیگه حرفی برای گفتن نمیمونه(حس می کنم همین الان یه بیلاخ گنده به طرفم گرفته😅).البته از شوخی گذشته دمش گرم خیلی جاها کمکم کرده حالا یهو دیدی اینجا هم دستمون رو گرفت.

  • Sa Saj

این چند مدت خیلی با خودم کلنجار رفتم که یه کار جدید رو شروع کنم و دیگه اینجا چیزی ننویسم ولی واقعا دلم تنگ شده بود و نتونستم دیگه دوری وبلاگم رو تحمل کنم.مصاحبه نیروگاه رو انجام دادم.بد نبود ولی خوب هم نبود.طبق چیزایی که روز مصاحبه اونجا دیدم نیروگاه خیلی جای خوبیه برای کار کردن.شاید حقوق نجومی و این چیزا نداشته باشه ولی واقعا آرزوی آدم هایی با تیپ شخصیتی من کار در همچین جایی هست.میگن نیروگاه نیروهاش رو خیلی با تاخیر میگیره.حتی ممکنه یک سال طول بکشه.ضمنا احتمال اینکه قبول نشده باشم هم خیلی بیشتر از اینه که قبول شده باشم.

جمعه میرم بندرعباس.یادمه پارسال که واسه مصاحبه اویکو رفته بودم بندر ، بهم خوش گذشت.گر چه بعدا سر بومی گزینی و این دست مسائل دعواشون شد و نیرویی جذب نشد ولی مسافرت خوبی بود.بعدش هم که رفتم تهران و اون اتفاقای بد (دزدیدن تبلت و ... توی اتوبوس) اتفاق افتاد.یک سال و دو ماه از اون قضایا میگذره و من چقدر با اون موقع فرق کردم.کللللی پایپینگ هم یاد گرفتم.کلللللی فکر و ایده اومده توی سرم که اجرای اون ها اول مستلزم پیدا کردن یه کار ثابت هست.

میخوام برم بندرعباس چون یه آزمون استخدامی برای نیروگاه تولید برق و آب قراره برگزار بشه.این هم یه آزمون دیگه اس که دارم با آمادگی کم میرم آزمون میدم ولی خوب قبلا سابقه داشته که بدون آمادگی دعوت به مصاحبه بشم.مگه شرکت تابان انرژی و یا همین نیروگاه اتمی که دعوت به مصاحبه شدم چقدر خونده بودم؟!!!...میرم و با چشم های بسته یک بار دیگه شلیک میکنم.به امید اینکه تیرم به هدف بخوره.

پارسال که مصاحبه تابان انرژی(ایستگاه گاز دیلم) رفتم تهران واقعا شرایط تجربیم فرق میکرد و هییییچ تجربه صنعتی نداشتم ولی این بار نزدیک به یک سال سابقه کار دارم و شرایطم فرق میکنه.اگه باز فرصتی گیرم بیاد و دعوت به مصاحبه بشم ، دیگه امکان نداره به این راحتی از دستش بدم.

  • Sa Saj

از امروز به دلایلی دیگه وبلاگ نمینویسم...

شاید یه روز دوباره شروع کردم ، ولی یه جور دیگه...

راستی کم تر از یک ساعت دیگه ۱۴ آبان هست.خوب تولدم مبارک...

ایشالله ۲۷ سالگی سال خوبی برام باشه.

خداحافظ همگی...

  • Sa Saj

باورم نمیشه.امروز جواب آزمون نیروگاه اتمی بوشهر اومد و من ناباورانه در حالی که اصلا در شرایط جسمی و روحی خوبی آزمون نداده بودم ، دعوت به مصاحبه شدم.دعوت به مصاحبه به صورت سه برابر ظرفیت هست ، این یعنی از هر سه نفر یک نفر مشغول به کار خواهد شد ، امیدوارم معجزه بشه و این دفعه مصاحبم رو به خوبی انجام بدم.

خیلی خوشحالم.خییییلی...

  • Sa Saj